•مرد اگر بودمنبودنت را غروب های زمستاندر قهوه خانه ی دوری سیگار می کشیدم!نبودنت دود می شد ومی نشست روی بخار شیشه های قهوه خانه...بعد تکیه میدادم به صندلی ،چشمهایم را می بستم وانگشتانم را دور استکان کمر باریک چای حلقه می کردمتا بیشتر از یادم بروی...نامرد اگر بودمنبودنت را تا حالا باید فراموش کرده باشم!مرد نیستم اما...نامرد هم نیستم!زنمو نبودنتپیرهنم شده است..#رویا_شاه_حسین_زاده Blue__mind...
ادامه مطلبما را در سایت Blue__mind دنبال می کنید
برچسب : رویا,حسین,زاده, نویسنده : fshmasjedizadeha بازدید : 5 تاريخ : جمعه 3 شهريور 1396 ساعت: 16:45